مهندسی ژنتیک

علی بوش

مهندسی ژنتیک

علی بوش

گروهی از محققان موسسه پلی تکنیک Rensselaer و دانشگاه ایلی نویز (Illinois) ، موفق شده‌اند با ترکیب یک آنزیم ساخته شده از DNA با یک نانو لوله کربنی، نانو ابزاری را بسازند که می‌تواند توالی‌های خاصی از RNA را تجزیه کند. چنین وسیله‌ای می‌تواند رویکردی جدید را در درمان سرطان نوید دهد زیرا محققان را قادر می‌سازد که تولید پروتئین‌های لازم برای تداوم حالت سرطانی در سلولهای توموری را متوقف سازند. نانو لوله‌های کربنی که زمانی در حوزه عمل مهندسین و متخصصان مواد بود، امروزه توجه متخصصان سرطان را به خود جلب کرده است زیرا این نانو ساختارها قابلیت عبور از غشای سلولی را دارند. این گروه تحقیقاتی به رهبری دکتر Jonathan Dordick در تلاشند که از این ویژگی برای انتقال DNA آنزیمها به درون سلول‌های توموری استفاده کنند. DNA آنزیمها، یا آنزیمهای ساخته شده از DNA ، توالی‌های کوتاهی از DNA تک رشته‌ای هستند که توالی‌های خاصی از RNA را می شکنند. آزمایش‌های متعددی نشان داده‌اند که تجزیه یک RNA و توقف تولید پروتئین مضر مربوطه می‌تواند نتایج درمانی مفیدی داشته باشد. همانگونه که در این تحقیق منتشر شده در نشریه انجمن شیمی آمریکا (Journal of American Chemical Society) آمده است،‌ این محققان از یک فرآیند 5 مرحله‌ای برای اتصال DNA آنزیمها به سطح نانو لوله کربنی استفاده کرده‌اند و ترکیب DNA آنزیم ـ نانو لوله تمامی خواص آنزیمی DNA آنزیم تنها را، در خود دارد. این محققان خاطرنشان کرده‌اند که این ترکیب قابلیت انتقال همزمان مولکولهای دیگر به درون سلول را نیز دارد. این کار از طریق قرار دادن مولکولهای مورد نظر در درون نانو لوله صورت می‌گیرد

مهندسی ژنتیک

به‌کارگیری روش‌ها و فنون مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مولکولی به طور جدی از سال 1983 آغاز و روندی به شدت رو به رشد را به ویژه در قلمرو اصلاح گیاهان زراعی استراتژیک، طی کرد. پیشرفت در این حوزه، فوق‌العاده چشمگیر است. به‌طوریکه در مدتی کمتر از هشت سال، سطح زیر کشت گیاهان دست‌ورزی شده ژنتیکی (Transgenic)، وسعتی بالغ بر 60 میلیون هکتار از اراضی کشاورزی جهان را به خود اختصاص داد. به این ترتیب، مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مولکولی به منظور تأمین امنیت غذایی جمعیت رو به رشد جهان وارد عمل شده و مواد غذایی دستکاری شده ژنتیک (GMOs) به تدریج وارد بازار شد.
در سال 1986 نخستین آزمایش‌های مزرعه‌ای، با تنباکوی تراریخته، در امریکا و فرانسه صورت گرفت. چین نخستین کشوری بود که در سال 1990، تولیدگیاهان تراریخته (تنباکو) را به شکل تجاری آغاز کرد. امریکا، دومین کشوری بود که در سال 1994، گیاه تراریخته گوجه‌فرنگی را به شکل تجارتی تولید نمود. پس از آن، در فاصله سال‌های 1995 تا 1996، 35 گیاه تراریخته تولید شد که حدود 80 درصد آن‌ها مربوط به دو کشور امریکا و کانادا بودند. تا سال 1999، بین 25 تا 45 درصد تولید برخی از محصولات اصلی زراعی (ذرت، سویا و غیره) در امریکا، با استفاده از گیاهان تراریخته صورت می‌گرفت. درحال حاضر، حداقل 25 درصد از سطح زیر کشت ذرت تراریخته و 40 درصد از سطح زیرکشت سویای تراریختة جهان در امریکاست.
وارد کردن ژن‌های فراوان (مربوط به صفات مختلف) به ده‌ها گونه گیاهی مانند گندم، جو، گوجه‌فرنگی، ذرت، سیب زمینی، سویا، پنبه، مارچوبه، تنباکو و چغندرقند جهت اصلاح یا بهبود فرآورده‌های کشاورزی، امکان تغییر ژنتیکی در راه‌های بیوسنتزی گیاهان برای تولید انبوه موادی مانند روغن‌های خوراکی، موم‌ها، چربی‌ها و نشاسته‌ها که در شرایط عادی به میزان بسیار جزیی تولید می‌شوند و کنترل آفات زیستی، تنها نمونه‌های کوچکی از کاربردهای گسترده گیاهان ترانس‌ژنی (تراریخته) را شامل می‌شوند. اطلاعات بیشتر در این زمینه در جدول شماره 4 ارایه شده است.
احیای مراتع و جنگل‌ها و حفظ تنوع گونه‌های گیاهی و جانوری در مناطق کویری و بیابانی از دیگر عرصه‌های کشاورزی است که با کمک بیوتکنولوژی روند سریع‌تری یافته است. برای مثال، بیوتکنولوژیست‌ها با شناسایی، تکثیر و پرورش گونه‌های واجد ژن‌های مقاومت به نمک، گیاهان مقاومی مانند کاکتوس‌ها، کاج و سرو اصلاح شده‌ای را تولید کرده‌اند که قابلیت رشد و تکثیر در مناطق سخت بیابانی را پیدا کرده‌اند. همچنین به کمک روش‌های بیوتکنولوژی، از جلبک‌ها و گل‌ولای موجود در دریاها، ترکیبات و کودهای زیستی سودمندی را برای حاصلخیزی زمین‌های کشاورزی تولید می‌کنند